شکستن تخت زایمان !

چند ساعت بیشتر به تحویل سال ۱۳۹۹ باقی نمونده بود و توی شلوغ ترین زایشگاه شهر شیفت بودم.
یک ماهی از شروع کرونا در کشورمون میگذشت. اتاق زایمان شلوغ بود و همه دوستان ماما شدیدا مشغول بودن و من هم مثل همیشه در حال گشت زنی بین اتاقا و ویزیت مادران در حال زایمان بودم.
مادری که در اتاق آخر درحال زایمان بود خیلی بی قراری میکرد و اصلا همکاری نمیکرد. سعی کردم با صحبت کردن و توضیح اتفاقی که قراره براش بیوفته آرومش کنم در نهایت به خاطر بی قراری شدید و اینکه پوزیشن زایمان طبیعی رو درست انجام نمیداد وقتی سر نوزاد خارج شد برای خروج شانه های جنین دچار مشکل شدیم.
(این حالت اسمش دیستوشی شانه هست و بهترین اقدام این هست که بالای استخوان عانه جایی که مثانه قرار داره رو فشار بدیم تا به خروج جنین کمک کنیم و اسم این کار مانور سوپراپوبیک هست)
به محض اینکه مانور رو انجام دادم تخت بیمار به دلیل اشکال فنی که داشت، از وسط شکست😯 و مادر درحال زایمان داشت میوفتاد پایین که سریع در آغوش گرفتمش.
تمام تلاشم رو کردم که تو اون لحظه کنترل اوضاع از دستم خارج نشه، تا اینکه به لطف خدا زایمان انجام شد و بعد از اینکه خیالمون ازسلامت نوزاد راحت شد تخت زایمان مادر رو به حالت نرمال در آوردیم و ادامه پروسه زایمان جفت و.... انجام شد.
تا ساعت ها بعد از یادآوری اون صحنه فقط خدارو شکر میکردم که اون لحظه بالای سر بیمار بودم و تونستم نگهش دارم و به لطف خدا زایمانش بدون هیچ مشکلی انجام شد.
شما خاطره جالبی اگر از زایمانتون دارین برامون تعریف کنید؟

شکستن تخت زایمان !